تولای سهلیان به سهل عبدالله التستری رحمة الله علیه باشد و وی از محتشمان اهل تصوف بود و کبرای ایشان؛ چنان که ذکر وی گذشت، و در جمله اندر وقت خود سلطان وقت بود و از اهل حل و عقد اندر این طریقت. وی را براهین بسیار ظاهر بود که از ادراک حکایات آن عقل عاجز شود.
و طریقت وی اجتهاد و مجاهدت نفس و ریاضت است و مریدان را به مجاهدت به درجۀ کمال رسانیدی.
و اندر حکایات معروف است که: مریدی را گفت: «جهد کن تا یک روز همه روز می گویی که: الله الله.» و دیگر روز و سدیگر همچنان تا بر آن خوکرد. گفت: «اکنون شب ها بدان پیوند.» چنان کرد تا چنان شد که اگر خود را به جای خواب دیدی همان می گفتی اندر خواب، تا آن عادت طبع وی شد. آنگاه گفت: «اکنون از این بازگرد به یادداشت مشغول شو.» تا چنان شد که همه روزگارش مستغرق آن گشت. قال بعْضهم: «ذکْر اللسان غفْلة و ذکْر الْقلْب قرْبة.»
وقتی اندر خانه ای بود، چوبی از هوادرافتاد، بر سر وی آمد و بشکست و قطره های خون از سرش بر زمین می آمد نبشته پدید می شد که: «الله الله.»
و پرورش مریدان از روی مجاهدت و ریاضت طریق سهلیان است، و خدمت درویشان و حرمت ایشان طریق حمدونیان و به مراقبۀ باطن طریق جنیدیان. رحمة الله علیهم اجمعین.
اما ریاضت و مجاهدت جمله خلاف کردن نفس باشد و تا کسی نفس را نشناخت ریاضت و مجاهدت وی را سود ندارد. اکنون من در حقیقت نفس و معرفت آن بیانی کنم تا معلوم شود. آنگاه بیان مذهب اندر مجاهدات و احکام آن فرونهم تا بر طالب معرفت هر دو پیدا شود و بالله التوفیق.